افزایش درآمد با شناخت صحیح منابع درآمد کسب و کار اینترنتی

شناخت منابع درآمد و میزان اهمیت هر کدام از آنها، برای هر صاحب کسب و کار ضروری است. همانطور که یک رستوران دار باید بداند که چه تعداد از مشتریانش با دیدن تبلیغات محیطی و چه تعداد از آنها به صورت گذری به رستوران او آمدهاند، این اصل در مورد کسب و کارهای اینترنتی نیز صادق است و هر صاحب کسب و کار آنلاین باید با میزان تاثیرگذاری هر کدام از کانالهای جذب کاربر در درآمد نهایی خود آگاه باشد؛ بنابراین یکی از مهمترین شاخصهایی که یک صاحب کسب و کار و یا متخصص دیجیتال مارکتینگ باید به تحلیل آن بپردازد، شاخص سهم درآمد بر اساس کانال جذب کاربر یا Revenue By Traffic Source است. تعریف این شاخص به صورت زیر است:
سهم درآمد بر اساس کانال جذب کاربر، به شما نشان می دهد که کاربران، به تفکیک طریقی که از آن وارد سایت شدهاند، چه مقدار از درآمد کسب و کار اینترنتی شما را تشکیل میدهند.
آقای Catalin Zorzini، بنیانگذار سایت Ecommerce Platforms میگوید:
تعداد کاربران و فعالیت آنها در سایت تنها نیمی از قصهی کسب و کار اینترنتی شماست و نیمهی دیگر را باید در کانالهای جذب کاربر سایت جست.
انواع کانالهای جذب کاربر و تاثیر آنها بر درآمد
به طور کلی، میتوان کانالهای جذب کاربر را به دو دستهی ذیل تقسیم نمود:
-
کانالهای جذب ترافیک مستقیم
هنگامی که کاربر مستقیماً آدرس سایت را در مرورگر وب خود تایپ نموده و وارد آن میشود، به روش مستقیم به آن وارد شده است.
افزایش میزان ترافیک مستقیم، نشان دهندهی افزایش میزان آگاهی از برند (Brand Awareness) شماست. این افزایش به معنای آن است که کاربران بیشتری با برند شما آشنا شدهاند. هر چقدر که کاربران بیشتری با برند شما آشنا باشند، میزان فروش و در نتیجه درآمد شما نیز بیشتر خواهد بود.
-
کانالهای جذب ترافیک ارجاعی
در این روش، کاربر با کلیک کردن بر روی لینک شما در یک سایت دیگر به آن وارد میشود. این سایت ثانویه میتواند یک موتور جست و جو، شبکهی اجتماعی، سایت خبری و… باشد. به این نوع از کانالهای جذب کاربر، کانالهای ارجاعی میگویند که به علت اهمیت و گستردگی بسیار زیاد آنها، به چند دسته تقسیم بندی میشوند. این تقسیم بندی بر اساس نوع سایتی که کاربران از طریق آن به سایت شما ارجاع داده شدهاند، انجام میشود.
۱. ترافیک جذب شده از موتورهای جست و جو
اگر کاربر از طریق یک موتور جست و جو وارد سایت شما شود، ترافیک جذب شده از آن در این دسته قرار میگیرد.
گوگل، پادشاه بلامنازع وب
همانطور که میدانید، گوگل رایج ترین و پر استفاده ترین موتور جست و جوب دنیای وب است. نتایج یک گزارش در سال ۲۰۱۶ نشان میدهد که موتور جست و جوی گوگل، مبداء ورود کاربرانی است که ٪۶۷ از درآمد وب سایتها را تشکیل میدهند! از این ۶۷ درصد ، ۴۲ درصد را ترافیک ارگانیک (Organic) و ٪۲۵ را ترافیک پولی (CPC) تشکیل میدهد. رتبه دوم متعلق به کاربرانی است که از طریق ایمیل مارکتینگ به سایت جذب شدهاند. به عبارتی گوگل و ایمیل مارکتینگ تقریباً سه چهارم از درآمد کسب و کارهای آنلاین را ایجاد میکنند.
۲. ترافیک جذب شده از شبکههای اجتماعی
اگر کاربر در یک شبکهی اجتماعی روی لینک سایت شما کلیک کرده و وارد آن شود، ترافیک جذب شده از آن در این دسته قرار میگیرد.
به خاطر داشته باشید که ترافیک جذب شده از شبکههای اجتماعی تاثیر بسیار مهمی روی میزان درآمد کسب و کار شما دارد و موجب گسترش تعداد مشتریان شما به صورت ویروسی یا به عبارت دیگر “بازاریابی وایرال” برند شما میشود.
۳. ترافیک جذب شده از دیگر سایتها
اگر کاربر از طریق لینک شما در دیگر وبسایتها به آن وارد گردد، ترافیک جذب شده از این طریق در این دسته قرار میگیرد.
افزایش این نوع ترافیک عموماً به علت آگهی شدن سایت شما در دیگر سایتها رخ میدهد؛ اما در صورتی که سایت شما به مرجعی شناخته شده در یک زمینه تبدیل گردد، این ترافیک میتواند بدون نیاز به هیچ تبلیغاتی افزایش یابد؛ زیرا سایتهای دیگر در مقالات خودشان به محتوای شما استناد کرده و لینک شما را در سایت خود قرار میدهند.
برای آشنایی بیشتر با مفاهیم فوق میتوانید مقالهی جامع “کانالهای جذب کاربر” را مطالعه نمایید.
کاربرد شاخص سهم درآمد بر اساس کانال جذب
این شاخص به شما نشان می دهد چه کانالهایی بیشترین ارزش برای بازاریابی را دارند و در چه کانال هایی باید مبلغ بیشتری را برای جذب مشتری سرمایه گذاری نمایید. شاخص سهم درآمد بر اساس مبداء ترافیک همچنین به شما کمک می کند تا مشتریان خود را بر اساس نوع رفتار آنها دسته بندی نمایید؛ به عنوان مثال مشتریانی که از یک موتور جستجو وارد سایت میشوند، احتمالاً به دنبال یک محصول یا خدمت خاص هستند که توسط شما ارائه می شود و کاربرانی که از یک شبکه اجتماعی به سایت شما می آیند احتمالاً در پی توصیهی یک دوست برای بازدید از سایت شما به آن وارد شده اند. این دسته بندی ها کمک می کند نیاز کاربران را پیشبینی کرده و تجربه کاربری بهتری را برای آنها به وجود آورید.
به عنوان جمع بندی باید بگوییم که صاحبان کسب و کار میتوانند با شناخت منابع درآمد خود و اولویت بندی آنها، استراتژی دقیقی را برای برند خود پیش بگیرند و با تمرکز نمودن بر روی کانالهایی که بازدهی بیشتری برای آنها دارند و همچنین رفع نقائص بازاریابی در کانالهایی که بازدهی مناسبی ندارند، درآمد و سود نهایی خود را افزایش دهند.